بارها پیش آمده به دوروبریهایی که حجاب نصفهنیمه داشتهاند گفتهام: «تو که مانتو میپوشی، آستین بلندشو بپوش خب،
نصف دستت که معلومه» یا «تو که زیاد اهل آرایش نیستی، این یهدونه رژم نزن خب» یا «موهات اومده بیرون» یا
«جوراب بپوش، پاهات جلب توجه میکنه»
و البته جواب شنیدهام: «ای باباااا، تو مثل اینکه خیابونارو ندیدی، اینهمه خوشگل ریخته تو خیابون، کی به این یهوجب
دست من نگاه میکنه» یا «الان دیگه همه دافن، رژ من توجه کسی رو جلب نمیکنه» یا «اون مال قدیما بود، الان دیگه
همه پاهاشون معلومه» یا «موی همه معلومه، این یهتار موی من چیزی نیس»
در مقابل، باحجابها. باحجاب یعنی کسی که حجاب را کامل، با تمام حدود اسلامیش یا درصورت تمایل بیشتر از آن (مثلاً
پوشاندن گردی صورت)، با علاقه و میل خودش، رعایت میکند. فکر میکنید آسان است توی گرما و ترافیک و شلوغی،
با بندوبساط کیف، لپتاپ و یا احیاناً بچه، پنچمتر پارچه را دور خود پیچیدن؟ ساق زدن، برای اینکه مبادا نیم سانت بیشتر
دیده شود؟ روسری را محکم دور صورت گیره زدن که زیر چانه دیده نشود و موبیرون نیاید؟ جوراب کلفت پوشیدن تو
هلهل گرما؟ چه ذهنیتی باعث میشود اینها مثل گروه اول «یه تار مو، یهدونه رژ، یهوجب دست و یهذره پا»ی خود را
گم ندانند بین این همه دست و سر و پا و لبی که ریخته کف خیابانها؟!
برچسبها: حجاب, عفاف, اهل بیت, زن, جامعه اسلامی, قیامت, قرآن, فرهنگ, اسلام, جامعه, دین, ارزش, یونان, مصر, ایران, فلسقه, ماد, اشکانیان, سامانیان, ساسانیان , هخامنشیان, کورش, کورش کبیر, دولت ماد, , تاریخ, تاریخ ایران, یونان باستان, ,
ادامه مطلب